پروفسور حسین زمردیان

بی شک یکی از مفاخر  و چهره های ماندگار روزگار ما ،پرفسور حسین زمردیان است که حق بسیار بزرگی بر  اعتلای علوم پایه ما داشته و دارد. همانطور که در ادامه خواهید خواند دکتر زمردیان در هفت و یک سالی که از خدای سبحان عمر گرفته اند منشا خیرات بزرگی در فیزیک ،هواشناسی ،اقیانوس شناسی ،نجوم ،جغرافیا ،زمین شناسی و....بوده اند و در این علوم شاگردانی را تربیت کرده اند که اکنون خود اساتیدی برجسته هستند.وبلاگ هواشناس ضمن خسته نباشید مضاعف به وی آرزوی سلامتی و طول عمر را از خدای منان خواستار است.

"هرچند نگارنده تا کنون افتخار شاگری ایشان را نداشته ام و در این مورد افسوس می خورم ولی بصورت غیر مستقیم توسط کتابهایی که ایشان به رشته تحریر و یا ترجمه کرده اند بهره ها برده ام و شاگردی کردم .از همین رو بسیار مسرور خواهم شد جهت ارتباط با وی و همچنین استفاده از دانش گسترده ایشان مرا راهنمایی نمایید"

 

 

پروفسور   حسين زمرديان متخصص ژئوفيزيك و بنيانگذار مركز ملى اقيانوش شناسى
متولد ،۱۳۱۵ شيراز
-
دكتراى تخصصى در رشته «ژئو دزى» از دانشگاه فنى مونيخ ۱۳۴۶
-
دستيار پژوهشى مؤسسه تحقيقات ژئودزى آلمان وابسته به آكادمى علوم استان باواريا
-
۴۰ سال تدريس در دانشگاه هاى مختلف ايران
-
تأسيس و رياست مركز اقيانوس شناسى
-
تأسيس و رياست دانشگاه هرمزگان
-
رياست كميته ملى اقيانوس شناسى وابسته به كميته ملى يونسكو ايران
-
معاون مؤسسه ژئوفيزيك دانشگاه تهران
-
رياست مؤسسه ژئوفيزيك دانشگاه تهران
-
رئيس انجمن ژئوفيزيك ايران
-
رياست گروه واژه گزينى فرهنگستان زبان و ادب فارسى
-
برخى از آثار تأليفى وى عبارتند: كاوش ژئوفيزيك، ژئوفيزيك كاربردى (در دو جلد)، مبانى نجوم، اطلس ابرهاى دريايى، واژه نامه علوم زمين و...

 

حسين زمرديان از نخستين دانش آموختگان رشته ژئوفيزيك در ايران است كه تحصيلات مقدماتى خود را زير نظر اساتيد گرانمايه دانشگاه تهران همچون زنده ياد دكتر محمود حسابى، زنده ياد دكتر كشى افشار - بنيانگذار ژئوفيزيك در ايران- دكتر جناب، دكتر خمسوى و دكتر روشن به پايان برده است و از نخستين سال هاى تأسيس مؤسسه ژئوفيزيك دانشگاه تهران، بيش از ۴۰ سال در زمينه آموزش و تحقيقات ژئوفيزيك فعاليت داشته است.
پايه گذارى دانشگاه هرمزگان، رياست مؤسسه ژئوفيزيك دانشگاه تهران، رياست كميته ملى اقيانوس شناسى وابسته به كميته ملى يونسكو و رياست انجمن ژئوفيزيك ايران از جمله ديگر مسؤوليت هاى علمى و اجرايى مؤسس و نخستين رئيس مركز ملى اقيانوس شناسى تا پيش از بازنشستگى از دانشگاه تهران حسين زمرديان بوده است.
زمرديان مدت ده سال نيز به عنوان نماينده ايران در كميسيون بين الدول اقيانوس شناسى يونسكو در پاريس در اجلاس هاى سالانه و دوسالانه اين كميسيون حضورى فعال داشته است. وى هم اكنون مديريت گروه ژئوفيزيك دانشگاه آزاد اسلامى واحد علوم و تحقيقات و رياست گروه واژه گزينى ژئوفيزيك را در فرهنگستان زبان و ادب فارسى برعهده دارد.
او كه علاوه بر فعاليت هاى گسترده آموزشى، پژوهشى و اجرايى نقش مؤثرى در راه اندازى و فعاليت هاى انجمن ژئوفيزيك ايران در دوره هاى مختلف داشته، ضمن بازگويى گوشه هايى از زندگى و تلاش هاى علمى اش، از دغدغه هاى خود در بازيابى جايگاه انجمن هاى علمى در روند تصميم سازى و برنامه ريزى هاى بخشى و كلان كشور مى گويد و اينكه «انجمن هاى علمى مى توانند بازوان توانمندى براى گسترش رشته هاى خود در سطح كشور و محفلى براى گردهمايى متخصصان مسن تر در كنار متخصصان جوان داشته باشند تا بتوان از تجربيات و مديريت نسل قبل در كنار نيروى كار و نسل جديد استفاده كرد و از همكارى اين نهادهاى علمى به عنوان ارگان هاى متخصص مشاور براى وزارت علوم، تحقيقات و فناورى و نيز دانشگاه ها و صنعت بهره گرفت.» (۱)

حسين زمرديان تاكنون پنج جلد كتاب را با عناوين كاوش ژئوفيزيك، ژئوفيزيك كاربردى (در دوجلد)، مبانى نجوم، اطلس ابرهاى دريايى و واژه نامه علوم زمين تأليف كرده است و در سال  ۱۳۶۸ جايزه بهترين ترجمه را براى كتاب ژئوفيزيك كاربردى دريافت كرده است. وى تاكنون بالغ بر ۳۰ مقاله علمى در مجلات معتبر داخلى و خارجى و ۲۰ مقاله در كنفرانس هاى داخلى و خارجى ارائه كرده و در سال ۱۳۵۵ جايزه بهترين مقاله كاربردى دانشگاه تهران را دريافت كرده است. او همچنين راهنمايى بيش از ۳۰ پايان نامه دانشجويى را در سطوح كارشناسى و كارشناسى ارشد برعهده داشته است و در سال ۱۳۸۱ از سوى آكادمى نفت و گاز قزاقستان به علت خدمات ارزنده اى كه در زمينه همكارى ايران با كشورهاى حاشيه درياى خزر و توسعه كارهاى علمى مربوط به اين درياچه انجام داده بود، به مقام استادى اين آكادمى نائل آمد.
حسين زمرديان متولد سال ۱۳۱۵ شيراز است و پس از طى تحصيلات متوسطه در دبيرستان هاى نمازى شيراز و هدف تهران به دانشگاه تهران راه يافت و در سال ۱۳۳۷ از اين دانشگاه فارغ التحصيل شد و در همين سال به عنوان دستيار آموزشگاه مؤسسه ژئوفيزيك تازه تأسيس دانشگاه، تدريس رشته گرافى سنجى را برعهده گرفت.
وى در سال ۱۳۴۳ موفق به اخذ درجه كارشناسى ارشد در رشته «ژئودزى» شد و در سال ۱۳۴۶ دكتراى تخصصى اش را در همين رشته از دانشگاه فنى مونيخ دريافت كرد. زمرديان در فاصله سال هاى ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۶ به عنوان دستيار پژوهشى در مؤسسه تحقيقات «ژئودزى» آلمان وابسته به آكادمى علوم استان «باواريا» مشغول به فعاليت شد و در اواخر سال ۱۳۴۶ به ايران بازگشت و از ابتداى سال تحصيل ۱۳۴۷ با رتبه استاديارى در مؤسسه ژئوفيزيك دانشگاه تهران مشغول به تدريس شد. او طى فعاليت علمى خود در دانشگاه تهران بارها جهت مذاكره و همكارى و بازديد از دانشگاه هاى مختلف به كشورهاى آلمان، فرانسه، آمريكا، پرتغال، روسيه، ژاپن، كويت و هندوستان سفر كرده است.
طى سال هاى ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۴ زمرديان تصدى رياست مركز ملى اقيانوس شناسى را برعهده داشت و تلاش گسترده اى را براى تقويت برنامه هاى اقيانوس شناسى منطقه خاورميانه به كاربرد و در اين راستا به اقداماتى از جمله تأسيس يك ايستگاه بزرگ تحقيقاتى در چابهار و راه اندازى اولين سايت ماهواره اى مطالعات اقيانوسى در تهران انجام داد كه با توجه به نبود تجهيزات كافى ميدانى نقش مهمى در توسعه فعاليت هاى پژوهشى اقيانوس شناسى كشور داشت. او كه سال هاى متمادى در سطوح كارشناسى، كارشناسى ارشد و دكترا به تدريس در رشته هاى «گرافى سنجى»، «گرافى سنجى پيشرفته»، «ژئودزى فيزيكى»، «ژئو فيزيك عمومى»، «نجوم مقدماتى»، «نقشه بردارى»، «تئورى پتانسيل» و فيزيك فضا اشتغال داشته درباره پيشينه آموزش ژئوفيزيك در ايران مى گويد: « از همان ابتدا كه پايه تحصيلات كارشناسى ارشد در مؤسسه ژئوفيزيك در دانشگاه تهران گذاشته شد، آموزش تمام گرايش هاى ژئوفيزيك همراه با عمليات ميدانى بود تا دانشجو در چارچوب اين برنامه بتواند به روش هاى علمى ژئوفيزيك آشنا شده و پس از فراغت از تحصيل بتواند در سازمان هاى اجرايى ژئوفيزيك و صنعت مفيد واقع شود. امروزه با توسعه آموزش عالى كشور، رشته ژئوفيزيك نيز همانند ساير رشته ها در بسيارى از دانشگاه ها پايه گذارى شده كه خود نويد بسيار خوبى براى آتيه كشور ما ايران است كه داراى ظرفيت هاى معدنى بسيار و نيز ذخاير وسيع و سرشار نفت و گاز و... است.

نكته حائز اهميت اين است كه در رشته هايى نظير ژئوفيزيك نمى توان تنها به دروس تئورى بسنده كرد بنابراين توصيه مى شود كه تجهيزات كافى براى عمليات ميدانى دانشجويان از قبل فراهم شود تا فارغ التحصيلان اين رشته همانگونه كه انتظار مى رود بتوانند مفيد واقع شوند.» (۲)
او معتقد است كه كمبود مدرس در اين رشته كه در سطح جهانى نيز رشته اى نوپاست طلب مى كند كه دانشگاه ها و مراكز آموزشى مختلف و صنعت با هم همكارى نزديكى در تربيت دانشجويان داشته باشند و تعداد پذيرفته شدگان در هر گرايش برحسب نياز بخش هاى اجرايى و صنعتى مربوطه برنامه ريزى شود.
حسين زمرديان از اعضاى اصلى كسانى بود كه انجمن علمى ژئوفيزيك ايران را پايه گذارى كردند و اين انجمن به عنوان قديمى ترين و فراگيرترين نهاد علمى اين رشته در كشور نقش مؤثرى در گستره علوم مربوطه ايفا كرده است.
درباره تأسيس اين انجمن مى گويد: «اين انجمن در سال ۱۳۵۴ تأسيس شد و مؤسس آن زنده ياد استاد «كشى افشار» بود و من نيز معاونت انجمن را در آن سال ها عهده دار بودم. پس از تأسيس هم در دوره هاى مختلف به عنوان مسؤول يا عضو هيأت مديره انجمن فعاليت داشته ام
و ادامه مى دهد كه «به اعتقاد من انجمن هاى علمى مى توانند بازوهاى توانمندى براى گسترش رشته هاى خود در سطح كشور بوده و محفلى براى گردهمايى متخصصان مسن تر در كنار متخصصان جوان باشند تا بتوان از تجربيات و مديريت نسل قبل در كنار نيروى كار نسل جديد استفاده كرده و از همكارى اين نهادهاى علمى به عنوان ارگان هاى متخصص مشاور براى وزارت علوم، تحقيقات و فناورى و نيز دانشگاه ها و صنعت بهره گرفت
زمرديان كه از سال ۱۳۸۰ دوران جديدى از فعاليت هاى انجمن ژئوفيزيك را هدايت مى كند، مى گويد: انجمن در اين سال با انتخاب تعدادى از متخصصان ژئوفيزيك فعاليت مجدد خود را آغاز كرد و در حال حاضر برنامه هاى منسجم و مشخص اين انجمن راه خود را در جهت هدف هايى كه چنين انجمن هايى دارند باز مى كند. البته انجمنى مثل انجمن ژئوفيزيك دشوارى هاى بسيار زيادى در مقايسه با ساير انجمن ها دارد. چرا كه اين رشته نوپا نه تنها در ايران كه حتى در كشورهاى پيشرفته نيز تا حد زيادى ناشناخته است. اين انجمن يك خانواده كوچك علمى است كه با كمبود منابع مالى و انسانى در فعاليت هاى خود روبروست كه اين امر حمايت مضاعفى را از سوى مسؤولان علمى كشور بويژه معاونت پژوهشى وزارت علوم، تحقيقات و فناورى طلب مى كند
او درباره فعاليت هاى انجمن در دوره جديد مى گويد: انجمن طى سال هاى ۸۱ تا ۸۲ دو كنفرانس ژئوفيزيك در ايران برپا كرد و ۴ كارگاه آموزشى در اين كارگاه ها از اساتيد برجسته خارجى استفاده شد و بيشتر حمايت ها را مديون سازمان هاى اجرايى نظير پژوهشگاه صنعت نفت، سازمان هاى زمين شناسى و هواشناسى كشور، مركز تحقيقات ساختمان و مسكن و تا حد محدودى نيز مؤسسه ژئوفيزيك دانشگاه تهران هستيم. شركت هاى خصوصى ژئوفيزيكى هم در برگزارى كنفرانس ها و كارگاه هاى ما حمايت هاى مالى و معنوى بسيارى انجام داده اند. در طول سال ۸۳ ما براى يك همايش ژئوفيزيك اكتشافى در اسفندماه، دو كارگاه آموزشى در زمينه هاى ژئوفيزيك دريايى و پيش نشانگرهاى زلزله، سه دوره آموزشى در مورد پردازش لرزه اى، پردازش و تحليل شتاب نگاشت ها و نشانگرهاى لرزه اى و كابرد آن در توصيف مخازن هيدروكربنى برنامه ريزى كرده ايم.
انجمن ژئوفيزيك علاوه بر اين ها تصميم به اهداى دو جايزه علمى در هر سال گرفته كه يك جايزه به نام «زنده ياد استاد كشى افشار» كه در سه بخش سالانه به بهترين پايان نامه كارشناسى ارشد، بهترين رساله دكترا و بهترين مقاله در زمينه ژئوفيزيك است. جايزه دوم اين انجمن جايزه «استاد محمدحسن گنجى» است كه در سه بخش بهترين پايان نامه كارشناسى ارشد، رساله دكترا و مقاله پژوهشى هواشناسى اهدامى شود.
زمرديان امكان پيش بينى زلزله را به لحاظ علمى محال مى داند و مى گويد: «تاكنون هيچ روشى كه بتواند زمان وقوع زلزله را پيش بينى كند به دست نيامده و روش هايى نظير استفاده از «ابرهاى يونى» در حد تحقيقات است و هيچ نتيجه قطعى نداشته است.» او ادامه مى دهد كه «تنها چند سال پيش در منطقه اى از چين، دانشمندان با تحقيق بر روى فعاليت گسل ها و مطالعه پارامترهاى مختلف طى هفتاد سال با استفاده از روش هاى سنتى، موفق به پيش بينى وقوع زلزله چند ساعت قبل از وقوع شدند و در حال حاضر با وجود پيشرفت دانش نمى توان اين مسأله را پيش بينى كرد
حسين زمرديان در طول ۳۵ سال خدمت در آموزش عالى كشور همواره در سمت هاى مديريتى نقش سازنده اى در بسيارى از زمينه هاى تخصصى ژئوفيزيك و علوم وابسته در كشور داشته اند ك اندازه گيرى شبكه هاى گرافى سنجى كشور، اندازه گيرى گرافى سنجى بر روى شبكه هاى ترازيابى درجه اول ايران و از همه مهمتر ايجاد خط هاى «كاليبراسيون» جاذبه براى كاليبره كردن دستگاه هاى گرافى سنج، با كمك مؤسسه ژئوفيزيك دانشگاه تهران و سازمان نقشه بردارى كشور از جمله اين فعاليت ها بوده است. خط مكاليبراسيون گرافى سنج در كشور از بندرعباس در جنوب ايران تا آستارا در شمال ادامه دارد و شامل ۷۹ ايستگاه است.
منابع:

پی نوشت ۱و۲ گفت وگوى زمرديان با خبرگزارى دانشجويان

روزنامه ایران

تـأثير تغییرات آب و هوایی بر روی حيات‌وحش

 

گرم شدن روزافزون كره زمين مشكلي است كه اين روزها توجه مجامع بين‌المللي را به خود جلب كرده است.

كارشناسان بر اين باورند كه اين مسئله علاوه بر تمام مشكلاتي كه براي ساكنان زمين ايجاد مي‌كند، در دهه‌های بعد خسارات جبران‌نا‌پذیری بر حیات وحش وارد كند.

تغييرات دماي كره زمين كه از سال‌ها پيش از اين آغاز شده است علاوه بر دلایل طبیعی مانند  تغییر در مدار زمین یا غلظت دی اکسیدکربن نتيجه فعالیت‌های انسانی است.

 اگرچه بشر مستقیماً  قدرت مقابله با نیروهای طبیعی چون  انرژی خورشیدی را که مسبّب اصلی تغییرات آب و هوایی است ندارد، با این حال به طور غیرمستقیم و با فعالیت‌های خود باعث تغییرات کلی آب و هوای کره زمین شده است و در نتیجه  در روند طبیعی تکامل اختلالاتی صورت مي‌گيرد.

یکی از اثرگذارترین ِاین تغییرات آب و هوایی در حوزه علوم زیستی است که منجر به اخلال  در زادآوری جانوران و مهاجرت آنها می‌شود و انتقال بیماری‌ها را در جانوران افزایش می‌دهد.

به طور مثال در چند سال اخیر تلفات بیماری مالاریا افزایش پیدا کرده است، چون تک سلولی عامل این بیماری که در پشۀ مالاریا زندگی می‌کند، گرما دوست است و در هوای گرم رشد و تکثیر بیشتری دارد.

 گرم شدن کرۀ زمین گاه باعث تغییرات غریبی می‌شود که در انتها منجر به انقراض موجودات خواهد شد، مثلاً  با گرم شدن هوا، جمعیت لاک‌پشت‌ها ممکن است به صورت تماماً ماده ظاهر شوند، چون جنسیت در تخم لاک‌پشت‌ها با دمای آب تعیین می‌شود. از سوي ديگر بالا آمدن آب دریاها، در نتیجۀ ذوب یخ‌های قطبی و از بین رفتن تخم و لانۀ لاک‌پشت‌ها در سواحل دریاها موجب انقراض آنها مي‌شود.

افزایش دمای آب بر روي جمعيت حیواناتی مانند وال‌ها، پنگوئن‌ها و کاکایی‌های پاسیاه نيز تاثيرگذار خواهد بود چرا كه تعداد موجوداتی مانند  کریل‌ها (krill) كه غذای اصلی اين جانوران هستند، با افزايش دماي آب‌ها كاهش يافته است.

مهاجران در معرض خطر

اخبار جدید آشکارا آثار مخرّب تغییرات آب و هوایی را بر روی گونه‌های مهاجر نيز نشان می‌دهد. به طور مثال به علت گسترش بیابان آفریقا، پرندگان هنگام عبور از آن با یک پرواز طولانی مواجه می‌شوند و چون دسترسی به زیستگاه‌های متفاوت و منابع گوناگون در طول مهاجرت برای آنها مقدور نیست، آسیب جدی متوجه آنهاست.

تغییر در برخی از شاخص‌های مهاجرت چون زمان، مکان و طول سفر به اثبات رسیده است.
گاه به سبب تغییرات آب و هوایی، افراد یک گونه مهاجرتِ دسته جمعی را ترک می‌کنند و یا  به مکان‌هایی مهاجرت می‌کنند که تا پیش از آن به عنوان مکان‌های عبور اتفاقی ثبت شده بود. پس نباید تعجب کرد که ماهی‌های ساکن جنوب مانند کولی و ساردین هم اکنون در آبهای شمالی یافت می‌شوند.

زیرا ماهی‌ها نمی‌توانند دمای بدن خود را تنظیم کنند و توزیع و پراکنش آنها وابسته به دماست و به همین سبب به این گونه مهاجرت‌ها تن می‌دهند

پرنده‌ای چون زنبورخوار اروپایی هم که قبلاً در آلمان کمیاب بود، اکنون به طور مداوم در این سرزمین زادآوری می‌کند.

در انگلستان هم هرساله رسیدن صدها  قوی کوچک که به صورتV شکل پرواز می‌کنند، نویدبخش رسیدن زمستان در اين كشور بود، اما به گزارش پرنده‌شناسان اکنون تعداد اين پرنده‌ها به دسته‌های دوتایی تقلیل یافته است. دلایل احتمالی آن گرم شدن هوای قاره و نبود بادهای شمال شرقی است که پیشتر به مهاجرت آنها کمک می‌کرد.

تغییر الگوی بادها نیز مهاجرت را برای گنجشک‌سانان منطقۀ کارائیب به علت وجود طوفان‌های بسیار شدید بهاره  مشکل کرده است.

در پاییز امسال تعداد زیادی پروانه مونارک که هرساله در تعداد میلیونی از آمریکا و کانادا به سمت مکزیک مهاجرت می‌کردند با عبور از اقیانوس اطلس راه خود را  به سمت انگلیس یعنی ۵٠٠٠کیلومتر دورتر تغییر دادند.

در حالی که تغییرات آب و هوایی برای برخی گونه‌ها سودمند است، گونه‌هاي دیگر را با خطر انقراض مواجه می‌کند. گونه‌هایی که در زیستگاه‌های قطبی و کوهستانی یافت می‌شوند در معرض  بزرگترین تهدید هستند.

به طور نمونه می‌توان به خرس قطبی اشاره کرد که با گرم شدن قطب، زیستگاه اصلی خود را از دست داده است و جایی برای مهاجرت ندارد. بنابراین آب شدن یخ‌ها بقای خرس‌ها را به مخاطره می‌اندازد و جای تردید است که خرس قطبی در آینده بتواند خود را با تغییرات جدید سازگار کند.

نمونۀ دیگری از تأثیرات آب و هوا، مهاجرت‌های اجباری و تغییر مسیرهاست، اخیراً به طور غیرمنتظره‌ای وال ِ اقیانوس اطلس شمالی(Northern right whale)  وارد آب‌های کانادا شده است. مطالعاتی که در این باره انجام شده است نشان می دهد 300 وال باقیماندۀ اقیانوس اطلس شمالی در پی کاهش غذای اصلی‌شان (پلانگتون‌ها) که در نتیجۀ تغییرات شدید جریان‌های اقیانوسی ایجاد شده، تغییر مسیر داده‌اند.

این احتمال وجود دارد که یک تغییر کلی در گونه‌های ساکن قطبین ایجاد شود. همچنین مطالعات نشان می‌دهد تعداد گونه‌هایی که باید با آب‌های سرد سازش پیدا کنند، به طور چشمگیری کاهش یافته است.

مثلا همان گونه که تعداد دلفین‌های  معمولی ساکن آبهای گرم در حال افزایش است، تعداد دلفین‌های دماغ سفید ساکن آب‌های سرد رو به  کاهش است، زیرا ماهی‌ها که طعمۀ اصلی دلفین‌ها هستند، در پاسخ به هوای گرم، منطقه یا عمق آب زندگی خود را تغییر می دهند. بنابراین دلفین‌ها  هم به ناچار با تعقیب آنها،  مکان خود را تغییر می‌دهند.

تغییرات آب و هوا برروی جمعیت پرندگان نیز آثار فاجعه‌آمیزی به بار آورده است که مهم‌ترین آنها میزان بالای مرگ و میر بالغ‌هاست. در نتیجه در نبود افراد بالغ کسی از تخم‌ها و نوزادها نگهداری نمی‌کند و به سبب گرسنگی و نبود آشیانه از بین می‌روند.

از طرفی بیشترین  میزان مرگ و میر در طول فصل مهاجرت در نتیجۀ شرایط آب و هوای سرد زمستانی اتفاق می‌افتد که این امر می‌تواند برروی ساختار سنی و اندازۀ جمعیتِ زادآور در تابستان‌های مکرر اثر بگذارد.

به هر ترتیب تغییرات آب وهوا، فجایع  بی‌شماری را به وجود می‌آورد که به اختصار به نمونه‌هایی از آن اشاره شد. اما آیا حیوانات می‌توانند خود را با این شرایط سازگار کنند؟  آنها تا کی توان مقابله با این اوضاع را خواهند داشت؟!

حال زمانی است که ما انسانها باید برای برداشتن کوچکترین قدمی در این کره خاکی با تفکر اقدام کنیم.

 

 +منبع:همشهری آنلاین